تماشای شتر مرغ چوکولوی نازم بابا و عمو هشم شما رو برد ن از نزدیک شتر مرغ ببینی. ... نویسنده : مامان ناهید 23:36 13 دی 1392 436 3 4 ادامه مطلب
بابا و طلاخانمی بهار زندگیم اینجا ما همدان بودیم سوار تلکابین شدیم و رفتیم قسمت ییلاق از دور گله ببعی دیدی ذوق کردی بابا شما را بغل کرد که با شما عکس بندازه ... نویسنده : مامان ناهید 19:09 13 دی 1392 450 0 1 ادامه مطلب
خمیازه کشیدن فداش بشم خمیازه میکشه این عکس شکار لحظه ها بود ... نویسنده : مامان ناهید 11:15 13 دی 1392 337 0 0 ادامه مطلب
خسته شدم خوابیدم دورش بگردم خسته شده خوابید.دلم نیومد بلندش کنم بذارم سر جاش ... نویسنده : مامان ناهید 11:15 13 دی 1392 383 1 0 ادامه مطلب
آب بازی نازنینم شما خیلی از آب بازی و حمام کردن خوشت می آمد اگه می گذاشتمت توی آب با گریه باید از تو آبمی آوردم بیرون توی این عکس شما 11 ماهه بودی .... ... نویسنده : مامان ناهید 11:13 13 دی 1392 355 0 0 ادامه مطلب
تسبیح کردن عزیز دلم اینجا رفته بودیم خونه پدر جون شما اسباب بازیارو گذاشتی به امان خدا و گیر دادی به تسبح پدر جون . ... نویسنده : مامان ناهید 11:12 13 دی 1392 571 0 0 ادامه مطلب
موز خوردن گلی جونم فدای موز خوردنت برم مامانم این هم یکی دیگه از عکسهای تولدت گل نازم. ... نویسنده : مامان ناهید 11:12 13 دی 1392 409 0 0 ادامه مطلب